i am guitarist

ساخت وبلاگ

سلام بچه ها

راستش قبل از اینکه بخوام تو اینستا پستی منتشر کنم و عکس پروفایلمو به گیتار تغییر بدم و تو بوق و کرنا کنم که آی ملت منم دارم میرم کلاس گیتار(کاری که تقریبا همه ی آدمای دور برم که به یادگیری یک ساز همت گماشتند انجام دادن!) یه چند سطری(هر چند ممکنه کوتاه نباشه!) راجع به اینکه چه باعث شد که به موسیقی و گیتار روی بیارم براتون بنویسم.

داستان برمی گرده به خیلی سال پیش. حالا نه اونقدرهام دور! در حد پنج شیش سال. وقتی یه تراکت بهم دادند که تبلیغ کلاس موسیقی بود. با اون روحیه ای که من از بابام سراغ داشتم می دونستم اجازه نمیده برم. نه اینکه متحجر و مذهبی باشه نه ولی اولویت بابام همیشه و همیشه درس بوده و هست و هر چیزی که این اولویت رو تهدید کنه میشه دشمن درجه یک بابام. یادمه تا چند وقتی اون تراکت رو نگه داشته بودم. خلاصه من که چیزی نگفتم و روزگار چرخید و چرخید تا امسال که فارغ التحصیل شدم. همونطور که گفتم قبلا( پست قبل را مطالعه بفرمایید!) من امسال رو گزاشتم واسه ی پرورش استعداد های نهفته و خفته ی خودم! آقا تصمیم گرفتم یک ساز رو یاد بگیرم و بزنم.

بعد از کش و قوس های فراوان با ابوی بزرگوار ایشون رضایت دادند من کلاس رو برم. اما حالا مشکل شماره ی دو: چه سازی؟

کار من شده بود چرخیدن تواینستا و گشتن دنبال یه ساز خوب از#تار و #عود گرفته تا #سه تار و # قانون. اما مشکل این بود: من اصلا از صدا هاشون خوشم نمیومد. یه جور حزن و و غمی تو این ساز های ایرانی هست که من به شخصه زیاد خوشم نمیاد.در ضمن من اصلا موسیقی سنتی گوش نمیدم. عین جمله ای که به مسئول آموزشگاه گفتم و به نظرم یکی از درخشان ترین جملاتیه که گفتم! اینه( کسی ساز سنتی میزنه که سنتی هم گوش بده. شما پلی لیست گوشی منو نگاه کنید یه آهنگ سنتی هم توش نیست). خلاصه تصمیم گرفتم برم گیتار و پس از چونه زنی های بسیار با ابوی ارجمند ایشون حاضر شدند من برم کلاس گیتار.پدر اول مخالف بودند. علت مخالفتش هم این بود که گیتار ریتمه و البته علت دومش هم این بود که پدر عاااااشق سنتور می باشند و آرزوشه یکی از بچه هاش سنتور بزنه! برادر جان که رفت ویالون و بنده هم گیتار.اما آخر تلاش های من نتیجه داد و ایشالا اگه خدا بخواد در آینده قراره یه گیتاریست بشم. ولی یه چیزی رو بگم : با اینکه امروز در اولین جلسه ی کلاس استاد انقدر زیبا نواختند که من به خودم گفتم نادیا ینی چند وقت طول می کشه تا تو هم بتونی اینجوری بزنی؟ ولی بازم بابام از گیتار خوشش نیومده و می دونم نخواهد اومد.

پ.ن1: ببخشید این همه طولانی شد سرتونو درد اوردم.

پ.ن2: دعا کنید بتونم زود و خوب یاد بگیرم فعلا که تو حفظ نت ها از آخر به اول و حروف انگلیسیشون موندم.

پ.ن3:می خوام متنمو با یه شعر راجع به گیتار تموم کنم نمی دونم چرا هی این آهنگه که میگه یه شب و یه بارون یه نم و گیتار و سیگار و دود یه کم و یادم میاد. همینو به بزرگواری خودتون قبل کنید. چیزی یادتون اومد برام کامنت کنید. ممنون

یا علی


یه نصیحت...
ما را در سایت یه نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dobaree00 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:59